تولیدکنندگان و فعالان صنعتی در یک میزگرد از مشکلات ناشی از قطع ناگهانی برق و کمبود انرژی در شهرکهای صنعتی انتقاد کردند و آن را نتیجه سوءمدیریت و ترک فعل مسئولان دانستند.
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس، شهرکهای صنعتی به دلیل کمبود انرژی و قطع برق با مشکلات و چالشهای بسیار مواجه هستند که میتواند اثرات بسیار مخربی بر تولید و عملکرد واحدهای صنعتی از جمله افزایش هزینهها، کاهش کیفیت تولید، کمبود کالا، تورم و غیره داشته باشد. با توجه به مسائل ناشی از ناترازی انرژی و مشکلاتی که قطع ناگهانی برق و گاز و محدودیت مصرف انرژی برای صنعتگران در شهرکها و نواحی صنعتی ایجاد کرده است میزگردی با عنوان «بررسی مشکلات شهرکهای صنعتی ناشی از ناترازی انرژی و ارائه راهکار برای رفع آن» با حضور مرتضی اسلامزاده دبیر کمیته شهرکهای صنعتی کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران( تولیدکننده جعبه و کارتن)، آریا صادق نیت حقیقی عضو اتاق بازرگانی ایران و رئیس کمیته تخصصی سازندگان سیم و کابل (تولیدکننده شمش، سرب، آلومینیوم و ...)، مهدی بستانچی رئیس شورای هماهنگی شهرکهای صنعتی (تولیدکننده تهویه و تهویه مطبوع) و محمد هزاوه نژاد مدیرعامل شهرک صنعتی پایتخت و (تولیدکننده ظروف آلومینیومی) در خبرگزاری فارس برگزار شد که در این میزگرد مسائل و مشکلات ناشی از کمبود انرژی برای واحدهای تولیدی مطرح و پیشنهاداتی برای رفع این مسائل از سوی این فعالان صنعتی مطرح شد.
فارس: چند سالی است که کشور گرفتار مشکلات ناترازی انرژی است و به عبارتی کمبود، برق، گاز، گازوئیل مشکلاتی را بخش های صنعتی و تولیدی ایجاد کرده است، البته تاکنون بیشتر کمبود برق در فصل گرم سال گریبان صنعت گران را می گرفت و کمبود گاز هم در فصل سرد سال اما هم اکنون ناترازی برق در فصل سرد سال هم مشکلاتی را برای صنعت گران و تولید کنندگان کشور ایجاد کرده است و شما هم به عنوان تولید کننده با این مسائل مواجه هستید، در مورد مشکلاتی که ناترازی انرژی برای واحدهای صنعتی در شهرک های صنعتی بوجود آورده است توضیح دهید؟
بستانچی: من به هیچ وجه واژه ناترازی را در این مورد قبول ندارم. به عنوان یک صنعتگر، این مشکل را سوءمدیریت میدانم. تا چند سال پیش، کشور هیچ مشکلی در تأمین برق نداشت و همیشه منابع انرژی به اندازه کافی برای مصرف کشور در دسترس بود. امروز، اگر با مشکل کمبود برق یا انرژی مواجه هستیم، علت اصلی آن این است که مسئولان و سیاستگذاران نتواستهاند روند افزایش مصرف برق را پیشبینی کنند و به اندازه کافی ظرفیت تولید برق را افزایش دهند.مسئولانی که در این سالها وظیفه تأمین برق کشور را بر عهده داشتند، هیچگاه به فکر افزایش ظرفیت تولید برق نبودهاند. مسئولیت آنها این بوده که براساس پیشبینی نیاز مصرفی کشور، تولید برق را بهطور مداوم افزایش دهند تا هرگز با کمبود مواجه نشویم. در اینجا با ترک فعل مسئولین روبرو هستیم؛ نه ناترازی. وقتی که هیچ پیشبینی برای افزایش تولید برق در طول سالها انجام نمیشود، نتیجهاش همین وضعیت فعلی است.
بحران انرژی یا سوء مدیریت؟ ما در بخش صنعت به این باور رسیدهایم که میتوان هر موضوعی را پیشبینی کرد و برای آن راهحلهایی پیدا کرد. بحران برق یک پدیده نوظهور نیست. این مسألهای است که سالهاست در دنیا حل شده و پیشبینیپذیر است. مصرف برق در هر سال افزایش مییابد و مسئولان باید میدانستند که در هر سال باید چقدر ظرفیت تولید برق را اضافه کنند و تولید برق داشته باشند. اینکه امروز از ناترازی برق حرف میزنیم، در واقع نتیجهی سوءمدیریت و عدم پیشبینی درست است.در کشورهای دیگر مشکلات مشابه مدتهاست حل شده، در بسیاری از کشورهای پیشرفته، موضوع تأمین برق و انرژی کاملاً پیشبینیپذیر است. آنها ظرفیت تولید خود را طبق روند افزایشی مصرف برنامهریزی میکنند و از بحرانهای مشابه اینکه ما امروز با آن روبرو هستیم، جلوگیری میکنند. چرا باید در کشوری با این حجم از منابع و پتانسیل، با چنین بحرانهایی مواجه شویم؟باید با مسئولانی که با کم کاری موجب بروز این بحران شده اند برخورد قانونی صورت گیرد. اگر مسئولانی که در گذشته در تامین انرژی کشور کوتاهی کرده اند، به تبعات ترک فعل خود پاسخ می دادند، امروز شاهد چنین بحران هایی نبودیم. اگر افراد قبلی که مسئولیت تامین انرژی کشور را بر عهده داشتند به علت کوتاهی در وظایف بازخواست می شدند، قطعا مسئولان جدید نیز در انجام وظایف خود حساستر و دقیقتر عمل میکردند.
زمانی که هیچکس پاسخگوی عملکرد نامطلوب خود نباشد در نتیجه همچنان شاهد بحرانهای مشابه خواهیم بود. مسئولان باید پاسخگوی اقدامات خود باشند و در صورت عدم پیشبینی و اقدام به موقع باید تبعات آن را تحمل کنند. در غیر این صورت، این مشکلات برای صنایع و تولیدکنندگان ادامه خواهد داشت و همچنان بر پیکره اقتصاد کشور فشار وارد می کند.
فارس: این وضعیت چه مشکلاتی را برای بخشهای تولیدی و صنایع کوچک بوجود آورده است؟ و با این شرایط وادامه این روند وضعیت تولید را در آینده چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا تولیدکنندگان امیدی به حل مسئله ناترازی انرژی دارند؟
حقیقی: مسئله ناترازی انرژی، مشکلات زیادی را برای تولیدکنندگان و صنعتگران به ویژه صنایع کوچک، ایجاد کرده است. این معضل نه تنها موجب توقف و اختلال در فرآیند تولید میشود، بلکه به بیکاری و کاهش ظرفیتهای صنعتی نیز منجر میشود. در شرایطی که قطع برق به یکی از مشکلات عمده صنایع تبدیل شده، بسیاری از واحدهای تولیدی با کاهش بهرهوری، ضررهای اقتصادی و اختلال در روند تولید مواجه میشوند. به ویژه برای صنایع کوچک که توانایی مالی برای مقابله با چنین بحرانهایی را ندارند، این مسئله میتواند پیامدهای جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
اما به نظر میرسد که ریشه اصلی این بحران، در عدم مسئولیتپذیری و ضعف مدیریت نهفته است. همانطور که یکی از بزرگترین مشکلات در کشور، ناترازی در مسئولیتها و مدیریت است، این مسئله به سایر حوزهها نیز سرایت کرده است. وقتی مسئولین در برابر عملکرد خود پاسخگو نباشند، چگونه میتوان انتظار داشت که اقدامات بعدی با دقت و مسئولیتپذیری صورت گیرد؟ متأسفانه، در بسیاری از موارد، به جای پذیرش واقعیتها، از واژههایی مانند «مدیریت مصرف» برای پنهان کردن کمبودها استفاده میشود. این تنها یک بازی لفظی است که به هیچوجه مشکل اصلی را حل نمیکند.
قطع برق، ضربهای به تولید و اشتغال در صنایع کوچکدر چنین شرایطی، برونرفت از مشکلات اقتصادی کشور، تنها از طریق توسعه صنعت و تولید ممکن است. مقام معظم رهبری هر سال را با شعارهایی در زمینه اقتصادی و تولید نامگذاری میکنند که این خود نشاندهنده اهمیت این موضوع است. با این حال، در عمل شاهدیم که شعارهای اقتصادی مقام معظم رهبری در عرصه عمل چندان اجرایی نمیشود. حمایت از صنایع و تسهیلات برای بخشهای مولد در نظر گرفته نمیشود و این در حالی است که تولید، توسعه صادرات و افزایش توان داخلی میتواند راهحلهای مؤثری برای کنترل تورم، اشتغالزایی و توسعه اقتصادی کشور باشد. دولتهای پیشرفته نیز موفقیتهای خود را از مسیر تولید و توسعه صنعتی به دست آوردهاند. برای کنترل تورم، باید نقدینگی را وارد بخشهای مولد کرد. برای اشتغالزایی باید تولید را افزایش داد و برای ایجاد انگیزه در جوانان، باید امنیت شغلی فراهم کرد، تمامی این موارد تنها از طریق تقویت تولید و صنعت ممکن است.جای تعجب است که در شرایطی که کشور با بحران انرژی مواجه است، به جای حمایت از صنایع و تامین انرژی آنها، برق بسیاری از واحدهای تولیدی قطع میشود. این همان چیزی است که در دوران بحران کرونا میتوانستیم تصور کنیم، قطع خدمات بیمارستانها برای مقابله با گسترش ویروس. اگر در زمان بحران برق، واحدهای تولیدی تعطیل شوند، این به معنی تعطیلی منابع اقتصادی و کاهش ظرفیت تولید است.نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که کشور ما با وجود منابع انرژی فراوان، نباید دچار محدودیت انرژی شود.
فارس: اصلاح قیمت انرژی می تواند در بهبود وضعیت تامین برق صنایع موثر باشد؟
حقیقی: در خصوص اصلاح قیمتها و تاثیرات آنها در وضعیت فعلی اقتصاد برق، باید گفت که این تغییرات بهطور مستقیم بر ناترازی برق و همچنین ناترازی کلی اقتصاد برق تأثیرمیگذارد. این ناترازی از زمانی که در سال ۸۴ مجلس، در یک اقدام کارشناسینشده، قیمت برق را تثبیت کرد و بهعلت تورم و افزایش هزینههای تولید و انتقال برق، شبکه نیاز به بهسازی و گسترش داشت، شروع شد. در آن زمان توجه کافی به لزوم بهسازی و هزینههای روزافزون تولید برق و انتقال آن نشده بود و قیمتها ثابت ماند.این تثبیت قیمتها در شرایط تورمی، منجر به این شد که هیچ انگیزهای برای صرفهجویی در مصرف انرژی وجود نداشته باشد. صرفهجویی در مصرف انرژی، بهویژه در شرایطی که قیمت انرژی پایین باشد، هزینهبر است. بهطور خاص، هرچقدر راندمان مصرف بالاتر باشد و دستگاهها بازدهی بهتری داشته باشند، معمولاً تجهیزات به روزتری نیاز دارند که هزینههای بالاتری برای خرید و نصب این تجهیزات به دنبال دارد. این هزینهها زمانی توجیهپذیر است که قیمت انرژی واقعی و معقول باشد.
تاثیر اصلاح قیمت برق بر اصلاح ناترازیدر صورتی که قیمت انرژی پایین باشد، هدررفت انرژی برای مصرفکنندگان بسیار به صرفهتر از صرفهجویی است. به همین دلیل، در شرایط فعلی، تجهیزات با راندمان پایین بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند، چرا که مصرفکنندگان نیازی به بهینهسازی انرژی نمیبینند. اما وقتی قیمت انرژی به قیمت واقعی خود نزدیک شود، انگیزه برای استفاده از دستگاهها و تجهیزات با راندمان بالا بیشتر خواهد شد تا هزینههای انرژی در بلندمدت کاهش یابد.در وضعیت کنونی، بهویژه در تابستان، با افزایش مصرف برق در فضاهای مسکونی بهدلیل استفاده از دستگاههای سرمایشی، کمبود برق بهطور ملموسی مشاهده میشود. این وضعیت نشاندهنده مصرف بالای انرژی در فصل تابستان است، در حالی که تولید برق ثابت و مطابق با تقاضا نیست. در چنین شرایطی، مصرفکنندگان بهطور عمده از دستگاههای سرمایشی که مصرف بالاتری دارند استفاده میکنند.
در این میان، با وجود تشکیل سازمان بهینهسازی مصرف انرژی، سیاستها در جذب انگیزه برای صرفهجویی در مصرف موفق نبودهاند. یکی از دلایل اصلی این مسئله، پایین بودن هزینه انرژی است که انگیزهای برای کاهش مصرف ایجاد نمیکند. در حالی که باید قیمتها بهسمت قیمتهای واقعی حرکت کنند، قیمت برق برای صنایع باید بهطور معقول و مطابق با هزینههای تولید تنظیم شود، در حالی که برای مصارف خانگی، باید قیمتها در سطح پایینتری باقی بماند. در بسیاری از کشورهای دنیا، اگر قرار باشد سوبسید داده شود، این سوبسید باید به تولید انرژی تعلق بگیرد، نه به مصرف آن. این رویکرد نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی انرژی کمک میکند، بلکه از ایجاد ناترازی و بحرانهای مصرف جلوگیری میکند.متأسفانه در کشور ما بهطور معمول تلاشهایی صورت میگیرد تا با دادن سوبسید به مصرفکنندگان بهویژه در مصارف خانگی، رضایت اجتماعی کسب شود. این اقدامات در بسیاری از موارد بهطور مصنوعی باعث محبوبیت و مقبولیت میشوند اما در بلندمدت، این سیاستها به ضرر جامعه و اقتصاد کلان خواهد بود.در نتیجه، اگر قیمت برق به قیمت تولید نزدیک شود، تولید برق برای سرمایهگذاران و تولیدکنندگان سودآورتر خواهد شد و این امر انگیزه برای ورود بیشتر افراد به صنعت تولید برق را افزایش میدهد. در چنین شرایطی، کسری برق کاهش خواهد یافت و ناترازی موجود از بین خواهد رفت.
در نهایت، برای حل این مشکلات و برونرفت از وضعیت کنونی، نیاز به یک تغییر رویکرد اساسی داریم. باید از تجربیات گذشته درس بگیریم و با مدیریت صحیح، مسئولیتپذیری و توجه به توسعه صنعت، کشور را به سوی رشد و شکوفایی هدایت کنیم.
فارس: آقای اسلامزاده شما به عنوان یک تولیدکننده و صنعتگر که در یکی از شهرکهای صنعتی فعالیت میکنید بفرمایید مسائل مربوط به ناترازی انرژی چه مشکلاتی را برای کارفرمایان در خصوص عمل به تعهدات در مقابل کارگران ایجاد کرده است؟
اسلامزاده: قبل از پرداختن به جواب سوال شما توضیحات مختصری را در خصوص شهرکهای صنعتی ارائه میدهم. در کشور بیش از ۹۰۰ شهرک صنعتی و نواحی صنعتی وجود دارد که ۹۰ درصد این شهرکها از صنایع کوچک و متوسط هستند. ۹۶ درصد صنعت کشور را صنایع کوچک تشکیل میدهند و ۶۰ درصد اشتغال در این صنایع قرار دارد. صنایع کوچک و متوسط مکمل یکدیگر هستند و صنایع کوچک، کالاهای واسطهای برای صنایع بزرگ تأمین میکنند. اما صنایع کوچک به دلیل آسیبپذیری بالایی که دارند، در فراز و نشیبهای اقتصادی زود از بین میروند.
حمایتی از صنایع کوچک صورت نمیگیرد حمایت از صنایع کوچک جزء اسناد بالادستی و سیاستهای کلی نظام است که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بر آن تأکید دارند. ایشان خط مشیهای کلان را مشخص میکنند. متأسفانه در دهه گذشته هیچگاه از صنایع کوچک حمایت مؤثری انجام نگرفته است.صنایع کوچک مانند صنایع بزرگ، ساختار سازمانی مشخصی ندارند. در واقع، مدیران عالی، میانی و عملیاتی در این صنایع وجود ندارد. ما ساده و ابتدایی هستیم؛ خودمان خرید و فروش میکنیم، اما در جنگ اقتصادی همانند رزمندگان عمل میکنیم. صنایع کوچک و متوسط همانند فرماندهان جنگ اقتصادی عمل میکنند، ولی متأسفانه مسئولان دولتی این واقعیت را درک نمیکنند.اگر صنایع کوچک و متوسط وجود نداشتند، ما نیز مانند ونزوئلا گرفتار تورم ۴ هزار درصدی میشدیم. همیشه رهبر معظم انقلاب تأکید داشتهاند که باید از صنایع کوچک حمایت شود، اما در عمل همیشه سنگهایی بر سر راه ما گذاشتهاند. ما کالای ارزان تولید میکنیم و برند تولید نمیکنیم. نیازهای جامعه ضعیف را تأمین کرده و کالاهای واسطهای برای صنایع بزرگ تولید میکنیم.
در دنیا، در همه کشورها از صنایع کوچک حمایت میکنند. ما نیز به دنبال رفاه هستیم. در عربستان، بهترین تکنولوژیها برای تولیدکنندگان و صنایع فراهم می شود و از سراسر دنیا آورده می شود و برای تامین این تکنولوژی ها تسهیلات با سود ۵ درصد داده میشود و دولت از آنها میخواهد که رقابت کنند. ما نیز خواهان چنین شرایطی هستیم، اما آن را نداریم.سیاستگذاریها غلط است بطوری که نخبگانمان را به دلیل سیاستهای اشتباه از دست دادهایم. در حال حاضر بهترین اساتید جهان ایرانی هستند، اما با اینکه به آنها نیاز داریم آنها را از دست دادهایم. اگر ما توسعه سیاسی نداشته باشیم، توسعه اقتصادی نیز حاصل نخواهد شد.اما در ادامه به جواب سوال شما میپردازم؛ کار من تولید است و کارگر دارم. نمیشود که یکباره به ما اعلام کنند که برق شما قطع است. در شهرکهای صنعتی سراسر کشور حدود یک و نیم میلیون نفر مشغول به کار هستند. چگونه ممکن است که یکباره برق این شهرکها قطع شود. وقتی برق قطع میشود و تولید متوقف میشود، کارفرما چگونه میتواند مطالبات کارگران خود را پرداخت کند؟ چگونه میتواند حقوق و عیدی بپردازد؟ کارگران چه گناهی دارند که حقوق خود را به موقع نگیرند، ما با این شرایط شرمنده آنها می شویم. اگر دولت نمیتواند سوخت مورد نیاز صنایع را تأمین کند، وزیر مربوطه باید تغییر کند، چرا که او ناکارآمد است.
گلایه صنعتگران از وزیر صمت نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم است که وزیر صنعت تاکنون هیچ نشستی با صنعتگران نداشته است. این چه وزیری است که حتی به شهرکهای صنعتی سر نزده است و از اوضاع صنعتگران و مشکلات آنها با خبر نیست. مشکلات بیپایان تولیدکنندگان و نبود توجه مسئولان صنایع بزرگ از ما حمایت میکنند، اما دولت از ما حمایت نمیکند. واقعاً از این وضعیت خسته شدهایم و از میزان استرسهایی که داریم دیگر طاقت و توان نداریم. تولیدکنندگان در کشورهایی مثل عربستان، ترکیه و قطر مورد احترام هستند، اما در کشور ما دائم باید در ادارات پیگیر مسائل کوچک مانند تأمین گازوئیل و سوخت و گرفتن پروانه و مسائلی از این قبیل باشیم. ما این قدر درگیر مسائل حاشیه ای در تولید شده ایم که حتی وقت کافی برای دیدن فرزندان خود نداریم. با وضعیت پیشآمده و مشکلات کمبود انرژيی زندگی ما به هم ریخته است و دائم گرفتار استرس هستیم و استرس نیز موجب بروز بیماری برای ما شده است. اقتصاد کشور دچار رکود است و این موضوع واقعا مشکلات زیادی را برای صنعتگران و تولیدکنندگان به وجود آورده است. از طرفی مواد اولیه به علت افزایش قیمت دلار فروخته نمیشود و از طرفی افزایش قیمت دلار به ۸۰ هزار تومان باعث افزایش قیمت مواد اولیه شده است. واقعا با چنین شرایطی ادامه تولید امکانپذیر است.
فارس: علاوه بر مشکلات مربوط به تامین انرژی، صنعتگران در شهرکهای صنعتی با چه مشکلاتی روبرو هستند؟ به برخی از این مشکلات اشاره بفرمایید؟
هزاوه نژاد: در یکی از سفرهای خود به کشور آذربایجان، لازم شد برای دریافت راهنمایی در خصوص بازاریابی محصولاتم به یک کارمند دولت در یک مرکز دولتی مراجعه کنم که متأسفانه به جای آن که این کارمند به وظیفه خود در قبال حقوقی که از دولت دریافت میکند عمل کند، به من اعلام کرد که برای یافتن مشتری برای محصولاتم میتواند کمک کند، اما باید درصدی از سود فروش را به او پرداخت کنم! این وضعیت واقعا تأسفآور است در حالی که وظیفه این افراد، کمک و راهنمایی به بازرگانان و تجار ایرانی در کشوری است که در آن ماموریت دارند.
سرمایهگذاران در کشورهای دیگر مورد حمایت دولت هستنددر مقابل، کشورهای دیگر مانند عمان، با ارائه بهترین امکانات، به جذب سرمایهگذاران خارجی میپردازند. در یکی از مقاطع، عمان شرط کرده بود که سرمایهگذار خارجی باید یک فرد عمانی را به عنوان کفیل معرفی کند. اما از آنجا که این شرط مانعی برای جذب سرمایهگذاری شده بود، تصمیم گرفتند برای مدت محدودی این قانون را حذف کنند. در عمان، زمینهای صنعتی در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد و تا زمانی که پروژهها به بهرهبرداری نرسیدهاند، سرمایهگذار باید اجاره زمین را بپردازد. اما پس از بهرهبرداری، زمین به مالکیت سرمایهگذار در میآید. در این بین، مسئولیت بازاریابی محصول به عهده سرمایهگذار نیست، اما تولیدکنندگان و صنعتگران باید بر روی محصولات خود عبارت "ساخت عمان" را درج کنند. این در حالی است که تولیدکننده یا صنعتگر ایرانی در سرزمین خود با مشکلات زیادی از قبیل قطع برق، قطع گاز و ... مواجه است. یک دفعه به ما اعلام میکنند که برق شهرکها از فردا به مدت نامعلوم قطع است، واقعا در این شرایط فکر کردهاند چه اتفاقی برای تولیدکنندگان میافتد؟
قطع برق ۱۰ تن گوشت یک تولیدکننده را از بین برددر همین شهرک صنعتی پایتخت در هفتهای که برق شهرکهای سراسر کشور به طور کامل قطع شده بود، ۱۰ تن از گوشت یک شرکت پروتئینی فاسد شد و دور ریخته شد. آیا مسئولین عمق این فاجعه را درک میکنند؟ به اداره برق میگوییم که با قطع برق چنین اتفاقی افتاده است واکنش آنها و حساسیت آنها به این مساله مانند این است که یک کاسه ماست از دست کسی ریخته باشد. یک سردخانه در شهرک صنعتی پایتخت که انبار استراتژیک گوشت شرق استان تهران است، به دلیل قطع برق آسیب دید. مسئول آنجا درخواست کرد که حداقل گازوئیل به آنها داده شود، اما به او گفته شد که باید گازوئیل را از سمنان تهیه کند، و هنگامی که به سمنان مراجعه کرد، به او گفتند که باید گازوئیل را از تهران بگیرد! این سردرگمی ناشی از عدم مشخص بودن تقسیمات استانی شهرک صنعتی پایتخت، وضعیت نامناسبی را برای تولیدکنندگان این شهرک صنعتی ایجاد کرده است.این مسائل، شاید برای برخی کوچک و بیاهمیت به نظر برسد، اما وقتی جمع میشوند، میتوانند بسیاری از صنایع را به تعطیلی بکشانند. نباید اجازه دهیم که مشکل کمبود انرژی در سالهای آینده گستردهتر شود. مسئولین باید از افراد متخصص کمک بگیرند تا جلوی گسترش این مشکل در سالهای آینده را بگیرند.
در همین حال، به تولیدکنندگان میگویند که با ۵۰ درصد دیماند میتوانند کار کنند، اما آیا مشخص است که متر و پیمان این ۵۰ درصد دیماند چیست و چگونه اندازه گیری شود؟ آیا آنهایی که تصمیمات این چنینی میگیرند، از آسیبهایی که به یک کوره خاموش شده وارد میشود و هزینه راهاندازی مجدد آن و صرف انرژی برای رسیدن به دمای قبلی کوره آگاه هستند؟ هنگامی که برق شهرکهای صنعتی قطع میشود، واحدهای صنعتی به ناچار متوقف میشوند، اما کارفرما موظف است که حقوق کارگران، حق بیمه، مالیات و سایر هزینهها را بپردازد. در چنین شرایطی، چگونه تولیدکننده میتواند به فعالیت خود ادامه دهد؟این وضعیت باعث افزایش هزینههای تولید میشود و در نهایت، کالاهایی که با قیمت بالا به بازار عرضه میشوند، متهم به گرانفروشی و سودجویی میشوند. اما سوال اینجاست که سودجو کیست؟ آیا آن سودجو من تولیدکننده با کولهباری از مشکلات هستم که برای جبران زیان ناشی از قطع برق مجبور شده ام قیمت کالای تولیدی را بالاتر بفروشم.این مسائل باید به صورت جدی مورد توجه مسئولین قرار گیرد تا نه تنها مشکلات تولیدکنندگان حل شود، بلکه زمینه برای توسعه صنعت و اقتصاد کشور نیز فراهم گردد.
فارس: تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع کوچک به چه صورتی انجام میشود، کالا را از بازار آزاد تهیه میکنید یا از بورس کالا؟
بستانچی: صنایع کوچک و متوسط دسترسی به بورس ندارند. این تولیدکنندگان باید کالا را از کف بازار و با قیمت آزاد خریداری کنند. در واقع ما تولیدکنندگان صنایع کوچک باید کالا را از آنهایی که کالا را با رانت از بورس کالا خریدهاند و در بازار آزاد عرضه میکنند. خریداری میکنیم. همانهایی که کالا را از بورس با کف قیمت میخرند و با بالاترین قیمت در بازار آزاد خریداری میکنند.
فارس: مواد اولیه را هر زمان که لازم داشته باشید میتوانید از بازار آزاد خریداری کنید، یا اینکه در این زمینه نیز با مشکلاتی مواجه هستید؟
اسلامزاده: وقتی قیمت دلار افزایش یابد، فروشندگان هم کالا یا همان مواد اولیه را نمیفروشند. عرضهکنندگان و فروشندگان وقتی کالا میفروشند که دلار به ثبات برسد و تا زمانی که نوسان داشته باشد کالا نمیفروشند. دارندگان کالا حتی اگر کالای خود را با دلار ۳۰ هزار تومانی خریداری کرده باشد با دلار ۸۰ هزار تومانی در زمان نوسان قیمت دلار حاضر به عرضه کالا نیستند. بستانچی: در خصوص تامین مواد اولیه یک مشکل آن است که ما باید مواد اولیه را با قیمت روز خریداری کنیم و مشکل دیگر آن است که فروشندگان تا قیمت دلار ثابت نشود کالا نمیفروشند و این موضوع موجب توقف تولید میشود.
فارس: اصلیترین مشکل تولیدکنندگان و صنعتگران چیست؟
اسلامزاده: اصلی ترین مشکل ما تولیدکنندگان تامین انرژی اعم از برق و گاز و همچنین افزایش قیمت دلار است.
فارس: وضعیت پرداخت تسهیلات بانکی به صنایع کوچک و متوسط چگونه است؟
حقیقی: با افزایش قیمتها نیاز به سرمایه در گردش صنایع بیشتر میشود اما تسهیلات بانکی کمتر شده است.
تاثیر کمبود برق بر قیمت مواد تولیدی چگونه است؟ حقیقی: من در این خصوص به وضعیت تولید آلومینیوم اشاره میکنم در تابستان با قطع برق مواجه بودیم در نتیجه در خصوص تولید آلومینیوم با ۱۲ درصد کاهش تولید مواجه بودیم و این مساله منجر به کمبود عرضه و افزایش رقابت شد. در تابستان امسال هر کیلوگرم آلومینیوم به قیمت ۱۳۴ تومان در بورس کالا عرضه می شد اما به علت مشکلات ناشی از قطع برق تا ۲۲۷ تومان (نقدی) و ۲۶۰ تومان اعتباری در مورد این کالا رقابت شد.در قانون بهبود فضای کسب و کار آمده است هر تصمیمی باید با مشورت بخش خصوصی اتخاذ شود که مطمئن باشید زاویه پنهانی نمانده و همه چیز لحاظ شده است اما اینجا در شورای عالی امنیت ملی تصمیم بر قطع برق گرفته میشود وزارت صنعت و معدن در آن جلسه نیست.
فارس: اوضاع فروش کالا و محصولات تولید کنندگان چگونه است؟
بستانچی: اوضاع فروش کالا افتضاح است. بازار قفل است. با توجه به افزایش قیمت مواد اولیه و تورم، مکانیزم چرخه تولید متوقف شده است و در این شرایط تولید کند می شود. دولت برای کنترل تورم جلوی پرداخت تسهیلات را گرفته است و لذا نقدینگی در اختیار تولید کننده نیست تا چرخ صنعت بچرخد.
فارس: در شرایط موجود، پیشنهاد برای مدیریت قطع برق و انرژی چیست و آیا قطع برق با آسیب کمتر به تولیدکنندگان امکانپذیر است؟ برای این موضوع چه پیشنهادی دارید؟ یکی از بهترین راهها برای مدیریت کمبود انرژی و جلوگیری از آسیب به تولید در واحدهای صنعتی، بهویژه در شهرکهای صنعتی، برنامهریزی دقیق است. با وجود اینکه میزان کمبود انرژی از مدتها قبل مشخص بوده و این مسئله نه حادثهای ناگهانی بلکه قابل پیشبینی بوده، هنوز نتواستهایم برنامهریزی مناسب برای مقابله با آن انجام دهیم. این عدم برنامهریزی میتواند باعث مشکلات جدی در صنعت و تولید شود. حالا که این مشکل به وقوع پیوسته، باید تلاش کنیم تا انرژی را سریعتر تولید کرده و این ناترازی را به تراز تبدیل کنیم تا از کمبود آن جلوگیری شود و دوباره به صادرکننده انرژی تبدیل شویم.
راهکارهایی برای جلوگیری از قطع ناگهانی برق و حفظ تولیداما علاوه بر تأمین انرژی، باید برنامهریزی دقیقی برای مدیریت مصرف انرژی در واحدهای صنعتی انجام دهیم تا از توقفهای غیرمنتظره و آسیبهای احتمالی به تولید جلوگیری کنیم. بسیاری از صنایع سالانه یا در دورههای خاصی باید وارد اورهال شوند یا تعطیلات فصلی مانند تعطیلات تابستانی و زمستانی دارند. این فرصتها میتوانند برای انجام تعمیرات و کاهش تولید برنامهریزی شده مورد استفاده قرار گیرند. با دانستن ظرفیت مصرفی هر صنعت، میتوانیم این دورههای کاهش تولید را بهطور هماهنگ و بر اساس یک تقویم زمانی مشخص برنامهریزی کنیم.این برنامهریزی باید به صنایع مختلف ابلاغ شود تا در فصولی که کمبود انرژی نداریم، تولید خود را افزایش دهند و جبران زمانهایی که تولید آنها به دلایل مدیریتی کاهش یافته است، صورت گیرد. به این ترتیب، هم تولید بهطور مستمر حفظ میشود، هم از کمبود مواد اولیه برای صنایع تکمیلی و محصولات برای بازار مصرف و صادرات جلوگیری میشود، و هم از ضرر و زیانهای ناشی از توقفهای غیرمنتظره پیشگیری میشود.با این روش میتوانیم بهطور مؤثری انرژی را مدیریت کرده و از وقوع ضرر و زیان جلوگیری کنیم. این تنها در صورتی امکانپذیر است که مسئولین از اقدام در لحظات آخر و بهطور غیرمنتظره خودداری کنند و برنامهریزیهای لازم را در زمان مناسب انجام دهند.
فارس: راهکار و پیشنهادی برای تامین برق صنایع و شهرک های صنعتی دارید؟
حقیقی: دولتها صنایع تولیدی را به سمت شهرکهای صنعتی سوق دادهاند تا در این مناطق فضایی برای تجمع واحدهای تولیدی فراهم شود. در این شهرکها، امکاناتی همچون آب، برق، گاز، زمین و خیابانها فراهم است تا صنایع به جای پراکندگی در یک فضای مدیریتشده به امر تولید بپردازند و خدمات بهتری دریافت کنند. اما امروزه این صنایع در شهرکهای صنعتی در شرایطی قرار دارند که به نوعی در دام گرفتار شدهاند. این واحدها در این مناطق بهطور فزایندهای در معرض آسیبهای ناشی از نهادهای حاکمیتی و دولتی قرار دارند. به عنوان مثال، گاهی برق شهرکهای صنعتی قطع میشود یا کمبود گاز دارند و بهطور کلی، تمامی کمبودها و مشکلات به این واحدها تحمیل میشود.این در حالی است که واحدهای تولیدی خارج از شهرکهای صنعتی، که پراکنده هستند، کمتر با این مشکلات روبرو میشوند. در واقع، این واحدهای صنعتی که به دعوت دولت در این مناطق سرمایهگذاری کردهاند، به نوعی در معرض ظلم بیشتری قرار دارند. اگرچه تجمع واحدهای تولیدی در یک مکان میتواند بهطور نظری هزینههای تأمین انرژی مانند گاز، برق و آب را برای متولیان کاهش دهد (چرا که تأمین این خدمات به دلیل نزدیکی واحدها به یکدیگر آسانتر است)، اما واقعیت این است که واحدهای تولیدی در این مناطق از خدمات و تأمین انرژی مناسب برخوردار نیستند.
راهکارهای مؤثر برای تأمین برق و گاز واحدهای تولیدیبا توجه به این وضعیت، میتوان پیشنهاد کرد که در این شهرکها نیروگاههایی تأسیس شود تا نیاز به انرژی تأمین شود. همچنین، میتوان تسهیلاتی به شرکتهای تأمینکننده انرژی داد یا با پرداخت به موقع مطالبات، انگیزههای لازم برای سرمایهگذاری در بخش تأمین برق ایجاد کرد. این امر میتواند به تأمین انرژی مورد نیاز این واحدها کمک کند.
فارس: استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر برای شهرکهای صنعتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حقیقی: در خصوص انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، چالشها و محدودیتهایی وجود دارد. بهطور خاص، انرژی خورشیدی ممکن است در مکانها و زمانهایی که نیاز به انرژی وجود دارد، در دسترس نباشد. برای تولید انرژی خورشیدی باید شرایط جغرافیایی و زمانی خاصی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، در مناطق شمالی کشور به دلیل شرایط جوی و زاویه تابش نور خورشید، ممکن است تولید انرژی خورشیدی بهطور کارآمدی امکانپذیر نباشد. همچنین، در شرایطی که دمای هوا بالاتر باشد، کارایی سیستمهای خورشیدی کاهش مییابد. یکی دیگر از چالشها، مسأله اتصال به شبکه است، چرا که نیروگاههای خورشیدی باید در فاصلهای معقول از شبکه توزیع انرژی قرار داشته باشند تا هزینههای انتقال انرژی به حداقل برسد.
بنابراین، انرژیهای خورشیدی و بادی لزوماً نمیتوانند در نزدیکی شهرکهای صنعتی واقع شوند. اگرچه در صورتی که امکان تولید این نوع انرژیها در نزدیکی این شهرکها وجود داشته باشد، این امر بسیار مفید خواهد بود، اما در بسیاری از مناطق، شرایط جغرافیایی برای این نوع تولید انرژی مناسب نیست.